معنی نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن,, معنی نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدنپ, معنی jاkxb lcbj، ;kاaتj، kudj lcbj، تowdw bاbj، fc;xdbj,, معنی اصطلاح نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن,, معادل نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن,, نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن, چی میشه؟, نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن, یعنی چی؟, نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن, synonym, نامزد کردن، گماشتن، معین کردن، تخصیص دادن، برگزیدن, definition,